۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه
نماز جمعه تهران در میان گاز اشک آور، باتوم برقی تهدید و ارعاب
ساعت حدود 12.30 از مترو خ انقلاب پیاد شدم که برم به صف نماز گزاران. خیلی شلوغ بود همه و همه بودند. خیل عزیم مردم و نیروهای گارد و پلیس ضد شورش...
به حدود خ 16 آذر که رسیدم دیدم مردم نمیتونند جلوتر برند. متوجه شدم که راهها رو بستند و قصد ممانعت از برگزاری نماز رو دارند و یا اینکه نمیخواند مردم بیشتری بتونند به خیل عظیم بقیه افرادی که اونجارفته بودند بپیوندند. بالاخره همونجا متوقف شدم. ولی یکهو صدای شلیک گاز اشک آور شنیده شد و یورش پلیس ضد شورش به مردم بی دفاعی که گوشه خیابون ایستاده بودند...
به زن مرد و پیر و جوون رحم نمیکردند. خود من هم ار باطوم های پلیس در امون نموندم و از سه ناحیه هدف اصابت قرار گرفتم. شانس آوردم خانم مسنی جلوی پلیس ها سد ایجاد کرد و کمک کرد تا بتونم خودم رو نجات بدم و به ایستگاه مترو برگردم.
تو ایستگاه مترو انقلاب شاهد بودم بچه 10 ساله ای روی دست مادرش بود که به نحو بیرحمانه ای بهش حمله شده بود و خون از سر و دماغش جاری شده بود.
خدایا انتقام من و بقیه رو از خامنه ای و مسببین بگیر
آمین
۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه
کشته شدن جوانی نوزده ساله در راهپیمایی 25 خرداد
انتقال وی به بيمارستان و تلاش برای زنده نگه داشتن او به نتيجه ای نرسيد و در نهايت اين جوان ۱۹ ساله، جان خود را از دست داد.آثار شکنجه بر پيکر سهراب ديده نشده است و تنها بر سينه او اثر ديسک های شوک آور برای زنده نگاه داشتن وی ديده می شود.گفته می شود مامورين بر اساس ظاهر سهراب، سن وی را بيش از ۱۹ سال تشخيص داده بودند
http://www.youtube.com/watch?v=IFLsevzYnQo
سهراب اعرابی، هم در فعاليت های انتخاباتی اين دوره فعال بود و هم در تظاهرات اعتراضی ۲۵ خرداد فعالانه شرکت کرد. وی که سال آخر دبيرستان را می گذراند برای امتحان کنکور آماده می شد و خانواده وی در زمان بی خبری نگران از دست دادن امتحانات کنکور سهراب بودند.
۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه
اعتراض سازمان مجاهدین به بازداشت فعالان سیاسی
سازمان مجاهدین انقلاب با صدور جدیدترین بیانیه خود نسبت به ادامه بازداشت فعالان سیاسی و سایر دستگیرشدگان اخیر اعتراض کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون بیش از سههفته است که از اجرای کودتای از پیش طراحی شده علیه آرای ملت به میرحسین موسوی میگذرد. در این مدت، کودتایی که در آغاز گمان میرفت کودتایی مخملی است، به خون ریخته شده دهها تن از شهیدان، جوانان، زنان و مردان ایران بر سنگفرش خیابانها رنگین شد و هزاران مجروح و صدها زندانی بر جای گذاشت. اقتدارگرایان پاسخ مردم آزادیخواه ایران را که با رأی انتخاباتی خویش به نامزدهای اصلاحطلب، به حاکمیت اقتدارگرایان استبدادطلب نه گفته بودند، با خشونت پاسخ گفتند
نامه محسن کدیور به منتظری و پاسخ آیت الله
بسم اللّه الرحمن الرحيم
محضر مبارك فقيه متأله، علامه مجاهد، شيخنا الاستاد، آيتاللّه العظمى منتظرى دامظله
سلام عليكم
ميلاد مسعود مولاى متقيان، امام مظلومان، اسوه عدالتجويان و سرور آزادىخواهان علىبن ابىطالب(عليه الاف التحيةوالسلام) را به آن عالم ربانى تبريك و تهنيت عرض مىكنم. اين عيد سعيد را در شرايطى برگزار مىكنيم كه دهها پيرو آن امام همامدر اعتراض مسالمتآميز به حقكشىهاى حكومت ايران، شهيد و صدها نفر مجروح و هزاران نفر بازداشت و زندانى شدهاند. تأسفبار آنكه اين همه تجاوز به حقوق مشروع مردم به نام اسلام و تشيّع صورت گرفته است. سوگوارانه از نام سبز على(ع) خرج مىكنندو به راه سياه معاويه مىروند.
از محضر شما آموختهام كه اشاعه معارف قرآنى، تعاليم نبوى و احكام اهل بيت بهترين راهكار مبارزه با ظلم و جور در هرشرايطى است. اينك به مقتضاى حال و براى روشن نگاه داشتن كورسوى <اميد> در دلهاى پاك نسل جوانى كه از متوليان رسمى به ناماسلام قساوت ديده، به نام تشيّع خرافات شنيده، و روح و روانشان از اين همه دروغ و ريا و خيانت در امانت زخمى و خسته است،به در خانهاى آمده است كه خانه اميد ملت مظلوم ايران است و ياد مجاهدتها و دفاع جانانه شما از حقوق به تاراج رفته ملت -بهويژه در 13 رجب سال 1376 و بيش از پنج سال حبس خانگى متعاقب آن - هرگز از حافظه تاريخيش محو نمىشود. بر اين شاگردكوچك خود منّت بگذاريد و با پاسخ به اين پرسشهاى شرعى در اين ظلمتكده روزنى به نور بگشاييد. اين پرسشها، پرسشهاى مردمرشيد و مظلوم ايران از پيشوايان دينىشان است.
از اينكه با صرف وقت گرانبهاى خود - علاوه بر اينكه به شكوفايى فقه <عدالت محور> اهل بيت(ع) يارى كرده از سقوط آن درورطه فقه اشعرى < امنيت محور > توجيهگر ظلم ممانعت مىكنيد - براى مؤمنان تشنه حق در اين شرايط خطير ارائه طريق مىفرماييد،صميمانه سپاسگزارم. اميدوارم اين شاگرد كوچكتان را در اين كنج غربت از دعاى خير فراموش نفرماييد.
عزّت عالى مستدام باد
محسن كديور
14 تير 1388
- تصدّى مناصبى كه بر اساس قانون لازمالرّعايه - شرط ضمن عقد خدمت كليه متصديان خدمات عمومى - مشروطبه شرايطى الزامى از قبيل عدالت، امانتدارى، تدبير و برخوردارى از رأى اكثريت مردم است، پس از سقوط شرايط و احرازمكرّر صفات متضادّ به نحو شياع و در حد اطمينان قريب به يقين، چه حكمى دارد؟
- وظيفه شرعى مردم در قبال چنين متصديانى - كه عليرغم امربهمعروف و نهىازمنكر مكرّر ناصحان و مشفقان براعمال خلاف شرع خود اصرار دارند - چيست؟
- آيا ارتكاب معاصى كبيره ذيل و اصرار بر آنها به سلب < ملكه عدالت > و تحقق < ملكه جور > منجر مىشود يا خير؟
الف- آمريّت و تسبيب در قتل نفوس محترمه؟
ب - آمريّت و تسبيب اقوى از مباشرت در ارعاب و اخافه مسلحانه و ضرب و جرح مردم بيگناه در شوارع.
ج - ممانعت قهرآمز از اقامه فريضه امربهمعروف و نهىازمنكر و نصيحت به ائمه مسلمين از طريق انسداد كليه مجارىعقلانى و مشروع اعتراض مسالمتآميز.
د - سلب آزادى و حبس آمران بالمعروف و ناهيان عنالمنكر و ناصحان و اعمال فشار براى گرفتن اقرار بر امور خلافواقع از آنها.
ه - ممانعت از اطلاعرسانى و سانسور اخبار كه مقدمه واجب انجام فريضه امربهمعروف و نهىازمنكر و نصيحت به ائمهمسلمين است.
و - افترا به معترضان خواهان اجراى عدالت مبنى بر اينكه < هر كه با متصديان امور مخالف است مزدور اجنبى و جاسوسخارجى است>
ز - كذب و شهادت دروغ و گزارشهاى خلاف واقع در امور مرتبط با حقالناس.
ح خيانت در امانت ملى.
ط - استبداد به رأى و بى اعتناى به نصيحت ناصحان و تذكر عالمان.
ى - ممانعت از تصرّف مالكان شرعى در مِلك مُشاع سرنوشت ملى.
ك - وهن اسلام و شَين مذهب از طريق ارائه چهرهاى بسيار خشن، غيرمعقول، متجاوز، خرافى و استبدادى از اسلام و تشيّعدر جهان.
4. آيا تمسك به جملاتى از قبيل < حفظ نظام از اوجب واجبات است > مجوّز تجاوز به حقوق مشروع مردم و زيرپانهادن بسيارى از ضوابط اخلاقى و محكمات شرعى از قبيل صداقت و امانتدارى است؟ آيا به بهانه حفظ < مصلحت نظام > مىتوان از اجراى اصل اصيل < عدالت > - كه صفت مميّز فقه سياسى تشيّع در طول تاريخ بوده است - صرفنظر كرد؟ اگر برخىمتصديان، مصلحت نظام را با مصلحت شخصى خود اشتباه گرفته باشند و بر تشخيص خطاى خود اصرار كنند، وظيفه شرعىمؤمنان چيست؟
5. امارات شرعى < ولايتِ جائر > چيست و علماى اعلام ( اعلى اللّه كلمتهم ) و نيز مكلفان در قبال بروز آن چهوظيفهاى دارند؟
متن پاسخ آیت الله العظمی مطهری به مسائل مطرح شده
بسم اللّه الرحمن الرحيم
وسيعلم الذين ظلموا اىّ منقلب ينقلبون
جناب مستطاب حجةالاسلام والمسلمين آقاى دكتر محسن كديور دامت بركاته
پس از سلام و تحيّت و تبريك متقابل. پاسخ تفصيلى سؤالات جنابعالى فرصت بيشترى مىطلبد، ولى اجمالاً به پاسخهايى اشارهمىشود
جوابها
- از بين رفتن هريك از شرايط مذكور در سؤال كه شرعاً و عقلاً در صحت و مشروعيت اصل توليت و تصدى امور عامهجامعه دخيل است خود به خود و بدون حاجت به عزل، موجب سقوط قهرى ولايت و تصدى امر اجتماعى و عدم نفوذ احكامصادره از سوى آن متولى و متصدى مىگردد، و اما شرايطى غير از آن شرايط كه شرعاً و عقلاً در صحت و مشروعيت اصل توليت وتصدى آن امور معتبر نيست ولى طرفين يعنى متولى و متصدى و مردمى كه او متولى و متصدى كار آنها گرديده بر آن ميثاق بسته وتعهد نمودهاند تخلف از اينگونه شرايط موجب خيار تخلف شرط شده و مردم مىتوانند متصدى و متولّى را بهواسطه تخلف از شرطاز منصبش عزل نمايند. ولى سقوط عدالت، امانتدارى يا برخوردارى از رأى اكثريت و تأييد مستمر از ناحيه آنان كه از شروطمشروعيت توليت و زمامدارى است موجب مىشود كه پس از سقوط آنها، اصولى مانند حمل بر صحت و اصالت برائت دربارهكارهاى متصدى در امور جامعه كه فاقد شرط گرديده جارى نشود، بلكه وى بايد براى اثبات عدم تخلف از شرع و قانون و احقاقحقوق مردم و بقاء بيعت اكثريت مردم با او، بيّنهاى معتبر و دليلى معقول براى مردم بياورد و آنان را راضى كند. و در موارد اختلافدر پيشگاه داورى آزاد، عادل و بىطرف و كاملاً مستقل از حاكميت ادعاى خود را به اثبات رساند. و داورى هر نهادى كه زير نفوذ ياوابسته به او باشد شرعاً و عقلاً حجت نمىباشد.
- همانگونه كه گفته شد متصديانى كه شرعاً و عقلاً توليت و تصدى امر اجتماعى را از دست دادهاند خود به خود از مقام خودمعزولند و تصدى آنان هيچگونه مشروعيتى ندارد و چنانچه به زور يا فريب و تقلب بر آن منصب بمانند مردم بايد عدم مشروعيت ومقبوليت آنها را در نزد خود و بركنارى آنان از آن منصب را با رعايت مراتب امربهمعروف و نهىازمنكر و حفظ ترتيب < الاسهلفالاسهل والانفع فالانفع > و انتخاب مفيدترين و كم هزينهترين راه ممكن ابراز داشته و بخواهند.بديهى است كه اين وظيفهاى همگانىمىباشد كه هر كس را اعم از خواص و عوام جامعه به اندازه آگاهى و توانايى كه دارد فرامىخواند و كسى نمىتواند به بهانهاى ازعمل به آن شانه خالى كند و خواص جامعه كه از همه به شرع و قانون آگاهتر و تواناترند و از نفوذ كلمه و اعتبار بيشترى برخوردارندمسئوليتى خطيرتر دارند و بايد با اتحاد و همفكرى و ايجاد احزاب و تشكيلات و تجمعات خصوصى و عمومى به ديگراناطلاعرسانى كرده و راه چاره را به آنها بنمايانند. مولى اميرالمؤمنين(ع) در وصيّت آخرشان فرمودند: < لا تتركوا الامر بالمعروفوالنهى عن المنكر فيولّى عليكم شراركم ثم تدعون فلا يستجاب لكم > ( نهجالبلاغه نامه 47) حاكميّت و تسلط اشرار نتيجه طبيعى تركامربهمعروف و نهىاز منكر است، زيرا آنان از فرصتها سوء استفاده مىكنند.
- ارتكاب همه معاصى نامبرده يا اصرار بر برخى از آنها از بارزترين و گوياترين شواهد فقدان ملكه عدالت و از مصاديقآشكار ظلم و بىعدالتى است. بهراستى اگر اينگونه معاصى موجب فسق و خروج آشكار از عدالت در نگاه عموم نباشد پس چهمعصيتى است كه انجام آن گواه ستم و بىعدالتى در انظار همگان است؟! و روشن است كه هرگونه معصيتى بهويژه چنان معاصىنامبرده در صورتى كه در قالب دين، عدالت، قانون انجام گيرد مفسدهاى افزون دارد و بيشتر موجب خروج از عدالت شده و داراىمجازات دنيوى و اخروى شديدترى خواهد بود، زيرا اينگونه ارتكاب معصيت علاوه بر مفسده خود معصيت مفسده فريبكارى ومفسده تخريب چهره دين، عدالت و قانون را نيز دربر دارد.
و در مواردى كه كارهايى به نظر متصديان حاكميت، عادلانه و مشروع و به نظر عده زيادى از مردم، نامشروع و مصداق فسق وظلم و تضييع حقوق مىباشد، بايد نظر و قضاوت داوران عادل و بىطرف و مرضىّالطرفين ملاك قرار - حفظ نظام به خودى خود نه موضوعيت دارد و نه وجوب آن وجوب نفسى مىباشد؛ بهويژه اگر مقصود از »نظام« شخصباشد. نظامى كه گفته مىشود: »حفظ آن از اوجب واجبات است« نظامى است كه طريق و مقدمه و بر پا كننده عدل و اجراء فرائضشرعى و مقبولات عقلى باشد و وجوب حفظ آن هم تنها وجوب مقدمى خواهد بود. بنابراين با توجه به اين نكته، تمسك به جمله»حفظ نظام از اوجب واجبات است« به هدف توجيه و صحهگذارى بر امور متصديان و كارگزاران و عدالتنمايى كار آنان براىديگران در حقيقت تمسك به عام در شبهه مصداقيه و ميان دعوا نرخ تعيين كردن و تنها به قاضى رفتن است؛ كه اگر چنين تمسكى ازروى ناآگاهى باشد بايد طبق مراتب امربهمعروف و نهىازمنكر با آن معامله نمود. از طرف ديگر بديهى است كه با كارهاى ظالمانه وخلاف اسلام نمىتوان نظام اسلامى را حفظ يا تقويت نمود، زيرا اصل نياز به نظام براى اجراى عدالت و حفظ حقوق، و در يك كلمهاجراى احكام اسلامى است؛ پس چگونه متصور است با ظلم و جور و كارهاى خلاف اسلام، نظام عادلانه و اسلامى را حفظ وتقويت نمود؟ حاكميتى كه بر اساس چماق و ظلم و تجاوز به حقوق ديگران و تصرف غاصبانه و تغيير در آراء آنان و كشتن و بستن وبازداشت و شكنجههاى قرونوسطى و استالينى و ايجاد خفقان و سانسور روزنامهها و اخلال در وسائل ارتباطى و زندانى كردنعقلاء و نخبگان جامعه به بهانههاى واهى و تحميل اعتراف به امور خلاف واقع بهويژه در زندان نزد شرع و عقل و عقلاء جهانمحكوم و بىارزش است، و بر حسب اخبار معتبره وارده از اهل بيت عصمت و طهارت ( ع ) اقرار و اعتراف در زندان يك ذرّه اعتبارشرعى و قانونى ندارد و نمىتواند ملاك حكم باشد. (وسائل، كتاب الاقرار، باب 4 و ابواب حدالسرقة، باب 7)
مردم رشيد ايران نيز از حقيقت اين اعترافات كه نمونههاى آنها در تاريخ حكومتهاى فاشيستى و كمونيستى ثبت است كاملاً آگاهمىباشند و مىدانند اين اعترافات و مصاحبههاى ساختگى تلويزيونى با زور و شكنجه و تهديد در جهت پنهان نمودن ظلمها وبىعدالتىها و تحريف چهره اعتراضات مسالمتآميز و قانونى مردم، از فرزندان به بند كشيده آنان گرفته مىشود. و مسئولين مربوطهبدانند كه آمر و متصدى و مباشر گرفتن اينگونه اعترافات و مصاحبههاى دروغ گناهكار و مجرمند و شرعاً و قانوناً مستحق تعزيرخواهند بود. كشور متعلق به مردم است نه مال من و شما، و تصميم از ناحيه آنان مىباشد، و متصديان امور خدمتگزار مردم مىباشند.مردم بايد بتوانند با تجمعات آزادانه و تبليغات كتبى و شفاهى از حقوق خويش دفاع كنند، شاه هنگامى صداى انقلاب مردم را شنيدكه ديگر دير شده بود. اميد است متصديان امور نگذارند به آنجا برسد، بلكه هرچه زودتر در برابر خواستههاى ملت خويش انعطافپيدا كنند، جلو ضرر را از هرجا بگيريم به نفع خواهد بود. - جور، مخالفت عمدى با احكام شرع و موازين عقل و ميثاقهاى ملى است كه در قالب قانون درآمده باشد و كسى كه متولىامور جامعه است و بدينگونه مخالفت مىورزد جائر و ولايتش جائرانه است و تشخيص چنين ولايتى در درجه اول بر عهده خواصجامعه يعنى عالمان دينآشنا و مستقل از حاكميّت و انديشمندان جامعه و حقوقدانان و آگاهان از قوانين مىباشد كه هم به احكام وموازين عقل و قوانين حاكم آشنايند و هم با قرائن و شواهد اطمينانآور به مخالفت عمدى با آنها پىبرده و مىتوانند آن را مستدلكنند. مشروط بر اينكه از هرگونه نفوذ حاكميّت و ملاحظات خطى و سياسى آزاد و مستقل باشند. و در درجه دوم بر عهده عموممردم است كه به اندازه آگاهى خود از آن احكام و قوانين و با مرتكزات دينى و عقلى خود و رودر رويى مستقيم با موضوعات ومشكلات دينى، فرهنگى، اقتصادى، سياسى، مخالفت عمدى حاكمان را با شرع و قانون لمس كرده و احساس نمايند.
بالاخره به طور اجمال عدالت يا بى عدالتى حاكمان امرى ملموس در جامعه و آثار آن نمايان است، و چهره در نقاب ندارد. و هركس به هر مقدار آگاهى و توان در مقابل بىعدالتىها و تضييع حقوق مردم مسئوليت دارد و بايد ديگران را هم آگاه كرده و هم بادرنظر گرفتن شرايط موجود و حفظ مراتب امربهمعروف و نهى از منكر راهكار ارائه دهد چون نمىشود و نمىتوان باور كرد كهانسانى عدالتخواه باشد ولى در راه آن گامى برندارد يا هراس داشته يا خود و ديگران را با تسويل و آراستن كوتاهى خود يا تسويف وامروز و فردا كردن و يا به بهانه نداشتن قدرت سرگرم كند. ترس از مخلوق شرك باللّه العظيم است و تسويل و تسويف هم ضلال واضلال. سيره اولياى معصومين(ع) نيز تلاش در راه عدالت اجتماعى بود و اگر آنها تنها به امور فردى اسلام همت و اكتفاء داشتند اينهمه ظلم و ستم بر آنان و به بند و حصار كشيدن و تحت مراقبت قراردادن و در نهايت به شهادت رساندن آنان براى چه بود؟! خداونداز عالمان به خصوص عالمان دين ميثاقى غليظ گرفته كه در مقابل ظلم سكوت نكنند < اخذاللّه على العلماء ان لا يقارّوا على كظّة ظالمو لا سغب مظلوم > (نهج البلاغه / خطبه 3). البته عمل به اين ميثاق همانگونه كه ثوابى عظيم دارد هزينهاى سخت هم خواهد داشت.( أحسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون. و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن اللّه الذين صدقوا وليعلمن الكاذبين)(عنكبوت / 2 و 3)
به هوس راست نيايد به تمنّى نشود
اندر اين راه بسى خون جگر بايد خورد
ان شاء اللّه موفق باشيد
17 رجب 1430 - 19/4/1388
قم المقدسة - حسينعلى منتظرى
نامه مهم کروبی به هاشمی شاهرودی 20تیر 1388
حضرت ايت الله هاشمي شاهرودي رياست محترم قوه قضائيه
با سلام و احترام همانطور كه مي دانيد اصل جمهوريت از اصول اساسي نظام است و بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) نيز با توجه به تجربه صدر مشروطيت كه جرياناتي با راي و حاكميت مردم مخالف بوده و راه به استبداد مي بردند و به قول مرحوم آيت الله نائييني كه استبداد ديني را بدترين نوع استبداد مي دانست ، فرمودند " ميزان راي ملت است " و با چنين اعتقادي بود كه علي رغم وجود نگراني ها نسبت به سلامت انتخابات در عرصه اين انتخابات حضور يافته و مردم را نيز به حضور گسترده در اين عرصه دعوت كردم ، وليكن سرنوشت انتخابات به گونه اي رقم خورد كه جمهوريت نظام زير سوال رفت . اينك نگراني هاي بنده نسبت به انحراف در جمهوري اسلامي از آرمان هاي بنيان گذار ان موجب شد تا همان طور كه چندي پيش همطراز شما درحكومت به دفاع از جمهوريت و اسلاميت نظام مي پرداختم امروز در جايگاه ديگري در مقام دفاع از ان برآيم .
با توجه به قضاياي اخير بعد از انتخابات و بنابر اينكه ايام پاياني مسئوليت جنابعالي در قوه قضائيه مي باشد ، تكليف شرعي و مسئوليت شهروندي اقتضا مي نمايد كه در اين زمنيه مطالب و نكته هايي را به عرض برسانم تا توسط آن جناب به عنوان عالي ترين مقام قضايي كشور به كار بسته شود تا در پيشگاه خداوند متعال سربلنند و در نزد ملت و بندگان مظلوم او روسفيد باشيم .
انتخابات اخير رياست جمهوري كه حماسه 22 خرداد را آفريد فرصت مبارك و مغتنمي بود كه مي توانست موجب تامين و افزايش مشروعيت نظام جمهوري اسلامي ايران در داخل و خارج از كشور شود و همگرايي قومي ، جناحي و وحدت ملي را تضمين نمايد ، مع الاسف آزمندي قدرت طلبان و انحصارگرايانه اقليتي حاكم در درون كشور موجب شد سرنوشتي ديگر را براي اين انتخابات رقم زد و ملت بزرگ ايران را دلسرد افسرده ساخت . چنانچه مسئولان امر به درستي انتخابات اخير را هدايت مي كردند اين مشاركت و حضور 85 درصدي مردم سرمايه بزرگي بود كه براي ساليان دراز وحدت ملي ، تفاهم اجتماعي و شكوفايي اقتصادي كشور را تضمين مي نمود ، اما اكنون همان سرمايه تبديل به ابزاري خطرناك جهت ايجاد تفرقه ، واگرايي ملي ، افسردگي سياسي ، سوء ظن و بي اعتمادي اجتماعي و ركود اقتصادي گرديده است . در مشاركت 55 تا 60 درصدي دوره هاي گذشته هميشه نيمي از آرا و گاهي بيشتر آن متعلق به جناح اصلاح طلب بود و اين بار نيز حضور بي نظير 85 درصدي مردم براي تغيير وضع موجود بود ، اما سرنوشت انتخابات به گونه اي رقم خورد كه ظاهرا به زعم آقايان 25 درصدي كه در هيچ انتخاباتي شركت نمي كردند هم براي اين آمدند كه مبادا اين دولت فعلي تغيير كند !!
بنابراين متعاقب انتخابات و اعلام عجولانه و غيرقانوني نتيجه آن ميليون ها نفر از مردم به روند غير اخلاقي و غير قانوني روند برگزاري انتخابات اعتراض كردند كه مسئولان امر مي توانستند با برخورد صحيح قانوني به پاسخگويي پرداخته و همگان را اقناع نمايند و شكايت نامزدهاي معترض را به صورت بيطرفانه بررسي كنند وليكن به جاي آن آتش به روي مردم گشودند . معترضان به نتيجه انتخابات غيرقانوني را دسته جمعي بازداشت كردند ، شبانه به خانه هاي مردم حمله و به تخريب وسايل نقليه اشخاص پرداختند و حتي عده اي را ربودند . به حريم كوي دانشگاه حمله كرده و سينه دختران و پسران ايران زمين را با گلوله شكافتند . و اما ، شماري از اين اقدامات توسط لباس شخصي ها و شمار ديگر توسط يونيفورم پوشان بسيج و سپاه پاسداران و نيروي انتظامي صورت گرفت . بدين ترتيب بود كه بي آنكه سخني گفته شود نوعي كودتاي نظامي را بر كشور تحميل كردند.
به نظر من مسئولاني كه با تدارك اين تحرك ها زمينه ساز حوادث خونين پس از انتخابات شدند بايد پاسخگو باشند و با ضرب و زور راديو و تلويزيون و زندان نمي توان جاي شاكي و متهم را عوض كرد . حركت مسالمت جوي مردم ايران بزرگتر از ان است كه با نسبت دادن به خارج يا گروههاي طرد شده از مردم بدنام شود . عاملان و مسولان دولتي هم فرض كه با خشونت و زندان و تهديد بخواهند موقتا اين موج را خاموش كنند ،ولي با آتش هميشه زيرخاكستر چه خواهند كرد ؟ با اين بحران مشروعيت داخلي و بين المللي خود چه خواهند كرد ؟ چرا فكر نمي كنند كه دوره اين روش ها به سر آمده است وملت ايران ، ملت خميني و ياران انقلاب اسلامي بالاخره نخواهند گذاشت نظام جمهوري اسلامي برآمده از خون دهها هزار شهيد در غصب بماند ؟ممكن است كه كروبي را هم به ديار فاني بفرستند اما ملت زنده مي ماند و حق خود را مي گيرد . من از مقامات دلسوز نظام مي خواهم كه اجازه ندهند كه اين روش ها كه به زيان كشور و نظام است ادامه يابد .
حضرت آيت الله شاهرودي در اين راستا اقدام حضرت عالي و قوه قضائيه و همچنين مجلس محترم براي تشكيل كميته تحقيق جاي بسي تقدير و تشكر دارد . تشكيل كميته پيگيري از سوي شما معنايش اين است كه مسئوليت اين كارها را نمي پذيريد و متوجه بخش هاي ديگري مي دانيد كه چندان در اختيار شما نيست اما مي دانيد كه در هر صورت شما رييس قوه قضائيه هستيد و نبايد در روزهاي پاياني مسئوليت خود اجازه دهيد كه در كارنامه تان چنين اتفاقاتي ثبت شود . با توجه به اين همه قانون شكني و نيز دستگيري ناموجه و نگهداري غير قانوني صدها شهروند ايراني در بازداشت گاهها و استقلال قوه قضائيه گويا سنگيني مسئوليت ها بيش از آن مي باشد كه تصور مي رود . شمار زيادي از بازداشت شدگان بيماران و حتي زنان باردار و شماري از آنان از مسئولين نظام در رده هاي مختلف طي دهه هاي اخير بوده اند . و اين در حالي است كه هيچ كدام از آنان از حق قانوني انتخاب وكيل و مذاكره با او برخوردار نبوده و محل نگهداري اكثريت آنها براي خانواده هاي شان معلون نيست و حتي سلامت بسياري از آنان هنوز براي وابستگانشان محرز نمي باشد . همه اينها موارد نقض آشكار قانون بوده و با اصول 22، 23،24،27، 32، 37، 38و 39 قانون و صراحت ماده 125 قانون ايين دادرسي در تناقض است كه توسط دولتمردان كنوني نقض شده و متاسفانه تاكنون واكنشي از سوي قوه قضائيه به نقض قانون نشان داده نشده است . امروز حتي دادستاني تهران به صورت ابزاري جهت سركوب معترضان قانوني به نتيجه انتخابات درآمده است . هيچ كس مخالف اصل نظام جمهوري اسلامي نيست ، همه معترضان به نتيجه انتخابات با اصل نظام موافقند و مدافع آن مي باشند . آنها تنها به روند انتخابات و مصادره آراي خودشان معترض بوده و خواستار رسيدگي قانوني و بيطرفانه به اعتراضشان مي باشند . پس چرا بايد آنان را اغتشاگر ، وابسته به خارج و به اصطلاح برانداز مخملي ناميد ؟
اين دردآور است كه متولين و دولتمردان از طرفي مشاركت 40 ميليوني مردم را به رخ دنيا مي كشند و مي گويند اختلافات هم يك اختلافات درون خانوادگي است و از طرف ديگر با كمال خشونت و بي رحمي به سركوب اعتراض قانوني آنان پرداخته و هرگز مانند عضو يك خانواده با آنان برخورد نمي كنند . مگر خداوند متعال نمي فرمايد كه با همديگر مهربان باشيد ، اين چه رحم و رافت و همدلي و مهرباني است كه همه ابعاد ان ضرب و شتم ، حبس و زندان ،داغ و درفش و حتي قتل و جرح معترضان عضو درون اين خانواده است ؟
حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي با توجه به اين كه حضرت عالي به عنوان فقيهي وارسته و عادل و آزادمنش شناخته مي شويد و به عنوان رييس فاضل و فرهيخته قوه قضائيه از استقلال و بيطرفي برخوردار مي باشيد و روزهاي پاياني دوره مسئوليت شما در اين قوه است ،اگر مشكل بازداشت شدگان اخير در دوره حضرت عالي به طور سريع حل و فصل نشود عواقب غيرقابل پيش بيني زيادي براي ان متصور است . بنابراين با توجه به تدبير و تجربه جنابعالي اگر تا زماني كه در اين مقام حضور داريد براي پيگيري آزادي بازداشت شدگان اخير اقدام عاجل نفرماييد ممكن است كه مسئول جديد قوه قضائيه تا بخواهد مستقر شود و بر امور مسلط گردد و تا روند طيعي نقل و انتقالات مديريتي طي شود عده زيادي از اين بيگناهان همچنان در بلاتكليفي بمانند و حقوق شهروندان تضييع شود . لذا از جناب عالي به عنوان رييس قوه قضائيه خواهشمندم كه دستور فرماييد تا هر چه سريعتر مقدمات تبديل قرار بازداشت شدگان فراهم شود تا اين عزيزان به آغوش خانواده هاي خود بازگشته و گامي موثر در جهت تفاهم و وحدت ملي برداشته شود .
انشاءالله
مهدي كروبی١٩/٠٤/١٣٨٨
پاسخ آيت الله منتظری به نامه دختر سعيد حجاريان
دخترم ; در تاريخ ، اين قبيل نامردمان بسيار بوده اند. فرعون گفت : "بگذاريد موسی را بکشم و پروردگارش را بخواند، چون من میترسم که دين شما را دگرگون کند و يا در زمين فساد و تباهی را آشکار نمايد." (و قال فرعون ذرونی أقتل موسی وليدع ربه انی أخاف أن يبدل دينکم أو أن يظهر فی الارض الفساد) (مومن / ۲۶) و هم اينان سيدالشهداء(ع ) و اصحاب او را به نام حاکميت دين و اتهام خروج بر حاکميت دينی با رقت بارترين حال به شهادت رسانده و خاندانش را با همين مکر به اسارت کشيدند. (و لا يحيق المکر السيی الا باهله ) (فاطر/ ۴۳). عجبا! که اينان نه از سرگذشت گذشتگان عبرت میآموزند و نه از پند ناصحان بهره میبرند. اينجانب در سالهای متمادی بارها و بارها به اشکال مختلف بر خطری که اينک بيش از گذشته در حال وقوع است هشدار داده ام ولی : هزار حيله برانگيخت حافظ از سر مهر بدان هوس که شود آن حريف رام و نشد
هنوز هم از سر مهر خطاب به متصديان امر اين آيات شريفه قرآن کريم را تلاوت میکنم : (و قال رجل مومن من آل فرعون يکتم ايمانه أتقتلون رجلا أن يقول ربی الله و قد جائکم بالبينات من ربکم و ان يک کاذبا فعليه کذبه و ان يک صادقا يصبکم بعض الذی يعدکم ان الله لا يهدی من هو مسرف کذاب . يا قوم لکم المل اليوم ظاهرين فی الارض فمن ينصرنا من بأس الله أن جأنا قال فرعون ما أريکم الا ما أری و ما أهديکم الا سبيل الرشاد. و قال الذی امن يا قوم انی اءخاف عليکم مثل يوم الاحزاب . مثل دأب قوم نوح و عاد و ثمود والذين من بعدهم و ما الله يريد ظلما للعباد. و يا قوم انی أخاف عليکم يوم التناد. يوم تولون مدبرين ما لکم من الله من عاصم و من يضلل الله فما له من هاد) (مومن / ۲۸ - ۳۳). و از آنان میخواهم پيش از اينکه دير شود و با مردم بيش از اين فاصله بگيرند و دچار عاقبت سنت الهی استدراج و آثار وضعی گفته ها و کرده های خويش شوند، به راه مستقيم بازگردند و بيش از اين با آبروی اسلام و تشيع بازی نکنند و حقوق اقشار معترض را تضييع ننمايند و با عدل و ملاطفت ماندگار شوند.
دخترم ; پدرت و ساير زندانيان سياسی که اين روزها به بند کشيده شده و برای گرفتن اعترافات دروغ و خلاف واقع زير شکنجه و فشار قرار گرفته اند چشم و چراغ ملت رشيد ما میباشند و شما خانواده های عزيز آنان با صبر و بردباری و تدبير علاوه بر اين که نزد خدای متعال اجر و پاداش بی حساب صابران را داريد، میتوانيد مظلوميت آنان را به دنيا ثابت نماييد; (انما يوفی الصابرون اجرهم بغير حساب ) (زمر/۱۰).
اميدوارم هرچه زودتر مسئولين کشور در سياست خشونت بار خود تجديدنظر نموده و برای جلب رضايت عامه و بخصوص اقشار وسيعی که در آراء آنان تقلب شده متنبه شده و خطاهای گذشته را جبران نمايند. ان اريد الا الاصلاح و ما توفيقی الا بالله . والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .
۱۳۸۸ تیر ۱۹, جمعه
حمله تند سایت حسینیان به فرزند شهید مظلوم بهشتی
به گزارش پایگاه خبررسانی عبرت سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی که توسط حسینیان اداره می شود ،بار دیگر با نادیده گرفتن توصیه های مختلف مبنی بر ایجاد فضای آرام ، فرزند شهید مظلوم بهشتی و از یاران میر حسین موسوی را به باد انتقادات تند گرفته و در سایت آن مرکز می نویسد :امروز آمریكا از دست شما عصبانی است یا دل دوستان از نیرنگتان پرخون؟
این نخستین بار نیست كه روابط نسَبی، بهانهای برای مصادره شخصیت هایی كه متعلق به یك ملت و یك آئینند میگردد. در این مصادرهها غالبا بجای پرداختن به اندیشه و منش این بزرگان، اشك و احساسات برجسته میگردد.
اما آنچه شخصیت های بزرگ را از مصادره ها مصون میدارد آن است كه راه آنان با عروجشان شكوفاتر گشته و اندیشههای آنان تا به ابد روشنگر دیگران است
بهرهگیری برخی اصلاح طلبان از مقولات احساسی و پوپولیستی برای سرپوش گذاردن بر بیبرنامگی و خطاهای ماضیه و حال آنان، در انتخابات اخیر وفوری محسوس داشته و به ویترین آمدن فرزند یكی از اوتاد نظام جمهوری اسلامی امری مترقبه و كممایه است. اما آنچه نگارنده را برآن داشت تا سطوری را به بازخوانی گرایشات و مبانی فكری آن شهید بنگارد، برداشتن گامی كوچك در برابر مصادره تلخ حزبی ایشان است.
یكی از دغدغه های مهم شهید بهشتی، پرهیز سیاسیون از احساسات محوری و كمرنگ نمودن استدلال و تعقل جهت فریب مردم بود. این امر اتفاقا نمودی واضح در پروپاگاندای اصلاح طلبان در انتخابات اخیر داشته است.
فقدان ارائهی برنامه و تاكید بر احساسات موج رنگی و تاكید صرف بر شور هواداران در فیلم های تبلیغاتی آقای موسوی، فرار مطلق از پاسخگویی به سوالات بسیار دكتر احمدی نژاد در مناظره ، اكاذیب مكرر در تحریف آمارها و تكیه بر منابع آماری صهیونیست، اعلام كودكانه و عوام فریبانه پیروزی پیش از پایان رای گیری و خودتبریكی!، و فاجعه آمیزتر از همه لاپوشانی شكست و «نه» شنیدن از ملت با اتهامات عوام فریبانه بسیار در باب تقلب در انتخابات واضح ترین مصداق از دغدغه مهم شهید بهشتی است؛
« «عوام فریبی» یعنی فریب دادن .. كسانی كه به دلیل فقدان آگاهی و شناخت و بینش های دینی و اجتماعی و سیاسی بسیار سهل و سریع در دام القائات و نیرنگ افكنی های افراد و گروه ها گرفتار می آیند و تحت تاثیر فضاسازی های باطلشان قرار می گیرند و در مسیر تحقق اهداف و مطامع گوناگون آنان ـ كه گاهی فكری و اعتقادی است و گاهی مالی و اقتصادی است و زمانی اجتماعی و سیاسی است و گاهی نیز حزبی و جناحی است ـ به تحرك و تلاش مكرر در می آیند وبدون درك و فهم و تعقل و خردورزی و در یك حالت خاص و ملتهب عاطفی و احساسی تحت تابعیت و فرمانبرداری كامل افراد و جریان ها قرار می گیرند
موسوی و همسنگرانش در حالی تنها حق و حقیقتِ به سود خود را در باب آراء مردم، اوامر ولی فقیه و نیز نهاد های انقلابی می پذیرند كه ؛
« ازصفات نیك آن عالم ژرف اندیش پذیرفتن حق بود، حتی اگر به ضرر او تمام می شد»
موسوی و هماندیشانش در حالی مصالح ایران و نظام را با دروغ های خود برای رسیدن به قدرت به بازی گرفته و برق چشمان طماع قاتلین شهید بهشتی را فروغی نوبخشیده اند كه آن بزرگوار معتقد بود؛
«ایفای وظیفه سیاسی، غیر از سیاست بازی است. سیاست بازی یعنی خودپرستی یعنی مقام پرستی، یعنی سودپرستی، یعنی فدا كردن مصالح جامعه در راه مسایل شخصی، یعنی دروغ زنی و دروغ گویی»
فرزند آن شهید هم آوا با سایر هم سنگران و هم نوا با شیمون پرزها، برخورد با ایادی مسلح منافقین و انگلیس و سیا را اشك می ریزد و غیر منصفانه هواداران متین موسوی را با اغتشاشگران یكی می نماید اما شهید بهشتی همچون هر صاحب درایتی معتقد است؛
«گروههایی كه در برابر جمهوری اسلامی ایستاده اند، قیام مسلحانه دارند و اینان در هر شكل و هر لباسی كه باشند، محكومند»
ایشان در تقابل با سازشكاری های دولت موقت در برخورد با آشوبگران كردستان گفت؛
«ملت به ما اجازه نمیدهد با آن روش سر سازگاری نشان دهیم»
از برخی عزاداران به اصطلاح روشنفكر شهید بهشتی باید پرسید كه به سخره گرفتن رای ملت، قانون و شورای نگهبان و زمینه سازی برای ریختن خون جوانان بیگناه، رایحه «شیفتگی خدمت» دارد یا بوی متعفن «تشنگی قدرت»؟
از فرزند آن شهید كه می نگارد «هربار كه هفتم تیر می رسد سفره دل گرفتهام را نزد تو می گسترم؟» باید پرسید چرا تنها در یكی از این هفتم تیرها بجای سفره اندازی، لختی نمی اندیشد كه آیا راه پدر كه مواضعش آمریكا را چنان عصبانی می نمود كه با تحقیر می فرمود «از آن عصبانیت بمیر» ، با وی و چند مدعی روشنفكری كه اوباما و رضا پهلوی و مركل و پرز با آنها همدردی میكنند یكی است؟
امروز آمریكا از دست شما عصبانی است یا دل دوستان از نیرنگتان پرخون؟
آیا پدر بیش از آنكه از سفره شما شاد شود از بازگشت شما به راه ایشان خشنود نخواهد شد؟
آیا ایشان نفرمود ؛ «چون اصل ولایت فقیه ، یعنی رهبری و امامت یك اسلام شناس عادل درست كار مورد قبول مردم در قانون اساسی ما به عنوان یك وسیله اعتماد و اطمینان برای جامعه تصویب شده است رییس جمهور ما باید نسبت به این اصل هم كاملا آشنا باشد و هم ایمان داشته باشد» ؟
آنانی كه «بدنبال چاهی می گردند تا آهی بركشند»، در عوض سر فرو بردن در برف و چاه، از فضای ملتهب و غوغاسالارانهای كه خود والد آنند لختی برون آمده تا فریادهای بلند آن شهید بیبدیل را در حمایت از امام و ولایت فقیه بشنوند.
ایشان در سخت ترین روزها لحظه ای از فدا نمودن همه داشته های خود و در راس آن آبروی بلند خویش دریغ ننمودند باشد كه ولی فقیه زمانش در برابر دشمنان داخلی و خارجی احساس تنهایی نكند و در آخر نیز جان عزیزش را در این مسیر هبه نمود.
به تلاش گران مصادره آن شهید باید گفت سر از چاه در آورید و به اوضاع خود در این جبهه بنگرید كه شما و دوستانتان كه در مراسم ایشان اشك ریختید در دفاع از ولایت در جبهه شهید بهشتیاید یا در آن سوی میدان؟
و در آخر از فرزند ایشان باید پرسید شما كه از سبز بودن اندیشههاتان می گویید اما با فاصله گرفتن از منطق و قانون حتی در میان موج سیزده میلیونی سبز نیز منزوی شدهاید، آیا ریشه این سبز بودن را در دل آرای ملت و قانون اساسی این كشور نضج دادهاید و یا در لبخند نامحرمان.
چه زود فراموش نموده اید این آخرین جمله از وصیت نامه پدر را كه بر خلاف شما سبز بودنش ریشه در همین خاك داشت؛ « پشت هر سنگی روییدهایم، با هر بوتهای رسیدهایم، بر هر شاخی بر دادهایم؛ ما در این آب و خاك سبز میشویم؛ ما بیشناسنامه نیستیم
سخنان حسنی امام جمعه ارومیه جمعه 19-04-1388
حجت الاسلام والمسلمين غلامرضا حسني در آيين نماز جمعه در مصلي امام خميني (ره) اروميه افزود : کشورهاي مستکبر دنيا در همه حال در فکر دسيسه براي کمرنگ جلوه دادن امنيت موجود در کشور اسلامي ما هستند . امام جمعه اروميه اظهار کرد : گزارشات ، اخبار و تحليل هاي ارائه شده در رسانه هاي بيگانه در خصوص نبود امنيت در ايران جملگي از عداوت و دشمني اينان با انقلاب اسلامي و مردم ايران حکايت مي کند . وي ادامه داد : ملت مسلمان ايران بايد با به حداکثر رساندن هوشياري خود در زمينه هاي مختلف اين نيرنگ دشمنان را در نطفه خفه کنند. حجت الاسلام والمسلمين حسني در ادامه تاکيد کرد : ولايت پذيري شرط اصلي ايمان است و مردم ايران در سايه ولايت پذيري و اطاعت از نايب بر حق امام زمان (عج) به عنوان ولي فقيه در جامعه ، ايمان و اعتقاد خود را نشان مي دهند. وي افزود : امنيت و شرافت ايران اسلامي روز به روز در حال افزايش است و کشور ايران در سايه الطاف خداوند و با تلاش افرادي اداره مي شود که جملگي در دنيا برتر هستند و امنيت و رفاه موجود در کشور به واسطه حضور و دقت نظر اين افراد مي باشد . وي سپس گفت : نماز جمعه نيز يکي از ملاک هاي ولايت پذيري و ايمان است که تمامي احاد جامعه اعم از روحانيان ، مديران و مسوولان با حضور در اين فريضه الهي بايد ايمان خود را به اوج برسانند . وي افزود : ترک نماز جمعه ترک ولايت پذيري است و هر کس ادعاي ولايت مداري دارد بايد در اين فريضه که نمادي از اسلام کامل و يادگاري از بنيانگذار جمهوري اسلامي در کشور است ، مشارکت کند. وي توکل و توجه به خدا را حلال تمامي مشکلات دانست و گفت : افراد و ابزار ، وسيله هايي براي حل مشکلات هستند و تنها با عنايت خداوند است که مي توان بر سختي ها فايق آمد .
بیانیه ۲۴۰ نفر از اساتید، محققان و دانشجویان مقاطع عالی در محکومیت خشونتهای بعد از انتخابات
مردمِ شریف ایران، نهادهای مسوولِ جمهوریِ اسلامیِ ایران،
آنچه در روزهای پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ و به خصوص شنبه ۳۰ خرداد بر زن و مرد این سرزمین رفت، راحت و خواب را بر وجدانهای پاک حرام کرد. گروهی از مردم که تنها نارضایتیِ خود را از نتایجِ انتخابات اعلام میکردند، با اتکا به اصلِ ۲۷ قانونِ اساسیِ جمهوریِ اسلامی، با مسالمتجویی و بدون ایجاد هیچ تهدیدِ جانی و مالی و در غالبِ موارد با سکوت راهپیمایی کردند. تظاهرات میليونیِ مردم که بدونِ زدوخورد و در کمالِ آرامش برگزار شد حجت را بر همگان تمام کرد که هرگاه دولت به سرکوب مردم نپردازد هیچ خشونت و اغتشاشی رخ نخواهد داد و مردم بهتر از هر مقامِ مسوول، امنیت کشور را تضمین خواهند کرد. با کمالِ تاسف، نیروهای منتسب به ارگانهای نظامیِ کشور با رفتارِ غیر قابل توجیه خود به سلب امنیت از این اجتماعات و کشتارِ مردم با شلیک مستقیمِ گلوله دست زدند. خشونتهای این روزها بارِ دیگر تجربهی تاریخیِ ملتِ ایران را ثابت کرد که بستن راه برای اعتراضات مسالمتآمیز و بررسی بیطرفانه این اعتراضات، ثمری جز بر باد دادنِ مشروعیتِ حاکمان نخواهد داشت. به راستی آیا نمیشد به جای استفاده از قوه قهریه، از همان ابتدا با برقراری امنیت برای اعتراضات مردمی و با اطلاع رسانی شفاف، به خصوص از رسانه ملی، به حل مسالمتآمیز مشکلات پیش آمده اقدام کرد؟
دردآور است که دامنه این حرمتشکنیها، دانشجویان، اساتید و محققین این مرز و بوم را نیز در بر گرفته است. تعدی به دانشگاه و خوابگاههای دانشجویان و بازداشت جمع کثیری از دانشجویان و متفکران کشور نشان از خاستگاه متحجرانه عاملین این فجایع دارد، که اندیشه اندیشهورزان ما را تاب ندارند و با بستن همه راههای ارتباطی، هراس خود را از خبررسانی و آگاهسازی مردم عیان ساختهاند. بیشک، مسوولیتِ اخلاقی، حقوقی و شرعی این برخوردها و سرکوبها نه بر عهده کسانی است که به قصد صیانت از آرای مردم بر تلاش مدنی خود پافشاری میکنند، بلکه بر عهده مقاماتی است که فرماندهی این نیروهای خودسر و قاتلین مردم بی دفاع را در دست دارند. آیا مقصر دانستن معترضان و رهبرانی که شعارشان پرهیز از خشونت است، همان روشی نیست که حکومتهای سرکوبگر در موارد مشابه و در توجیه جنایاتشان استفاده کردهاند و میکنند؟
ما جمعی از فرزندان این آب و خاک که سالها برای اعتلای نام کشور عزیزمان در عرصههای علمی فعال بودهایم، سکوت را جایز ندانسته، این جنایات را به شدت محکوم میکنیم و خواستار توقف بدون قید و شرط سرکوب و کشتار مردم بیدفاع در خیابانهای شهرهای میهنمان و دانشگاهها هستیم. انتظار داریم که دانشجویان، روزنامهنگاران و فعالینِ سیاسیِ بازداشتشده در روزهای اخیر، هر چه سریعتر آزاد شده و مسوولین تعرض به دانشگاهها و اعتراضات مسالمتآمیز مردمی مجازات شوند. باور ماست که عدم پیگیری مسببان خشونتهای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و روزهای پس از آن موجب شده است که عاملین آن جنایات جریتر و در ابعادی وسیعتر، مدنیترین اعتراضات را برنتابند و افسارگسیخته مال و جان مردم را مورد تعدی قرار دهند. از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تقاضا داریم با توقف فرافکنی و دادن نسبت اغتشاشگر به عامهی معترضان، نقش خود به عنوان رسانه ملی را به خاطر آورد و رسالت خویش در اطلاعرسانی بیطرفانه و خالی از تشویش و دروغپردازی را جدی بگیرد. تاکید میکنیم که از نظر ما فراهم آوردن زمینه برای تبادلِ آزاد اطلاعات و طرح نظرات و عقاید و از همه مهمتر امنیت دانشجویان، دانشگاهیان و متفکران از وظایف حکومت بوده و ابتداییترین شرط برای رشد علمی و اجتماعی کشور است. امید است که مسوولان، فرهیختگان و همه ما صبر، سکوت و اجتناب از خشونت را از خواهران و برادرانمان در سراسر ایران عزیز بیاموزیم.
والسلام، تیرماه ۱۳۸۸
- عادل آهنین، دکتری مهندسی عمران و محیط زیست
- علیرضا ابراهیم، دانشجو دکتری، دانشگاه تنسی ، رشته فایننس
- احسان ابراهیمی، دانشجو دکتری، دانشگاه شیکاگو، رشته اقتصاد، طلا المپیاد ریاضی کشوری ۱۳۷۵
- روح الله ابراهیمیان، دانشجو دکتری، دانشگاه ییل، رشته ریاضی، نقره المپیاد ریاضی جهانی ۱۳۷۵
- مزدا احمدی، دانشجو دکتری، دانشگاه تگزاس آستین، رشته علوم کامپیوتر
- یاشار احمدیان، پسا دکتری، دانشگاه کلمبیا ، رشته فیزیک، طلای المپیاد جهانی فیزیک سال ۱۳۷۷
- سارا اخوان فرد، محقق پسا دکترا در دانشکده پزشکی هاروارد، دکتری ژنتیک مولکولی
- احسان ادبی، دانشجو دکتری، دانشگاه برکلی، رشته برق و کامپیوتر
- امین اربابیان، دانشجو دکتری، دانشگاه برکلی، رشته برق
- آرش اسدپور، دانشجو دکتری، دانشگاه استنفورد، رشته علوم و مهندسی مدیریت
- بهداد اسفهبد، دانشجو کارشناسی ارشد مدیریت دانشگاه تورنتو و مهندس نرمافزار شرکت ردهت، رشته علوم کامپیوتر، نقره المپیاد کامپیوتر جهانی ۱۳۷۸ - طلا المپیاد کامپیوتر جهانی ۱۳۷۹
- محمد اسکندری، دانشجو دکتری، دانشگاه کلارک، رشته جغرافیای سیاسی
- هادی اسمعیلزاده، دانشجو دکتری، دانشگاه تگزاس آستین، رشته علوم کامپیوتر
- سید رضا افراز، محقق پسا دکترا دانشگاه ام آی تی، دکتری روانشناسی
- بهمن افسری، دانشجو دکتری دانشگاه جانز هاپکینز، رشته مهندسی برق
- علی افشاری، دانشجو دکتری، دانشگاه جورج واشنگتن، رشته مهندسی سیستم
- پیمان افشانی، پسا دکتری، مرکز الگوریتم برای دادههای بزرگ، دانمارک، دکتری علوم کامپیوتر، طلا المپیاد ریاضی کشوری
- نیایش افشردی، محقق ممتاز موسسه فیزیک نظری پریمتر و دانشگاه واترلو کانادا، دکتری اخترفیزیک، نقره المپیاد فیزیک جهانی ۱۳۷۵
- آرش افکنپور، دانشجو دکتری، دانشگاه آلبرتا کانادا، رشته علوم کامپیوتر
- کیارش امیری، دانشجو دکتری، دانشگاه رایس، رشته برق
- امين امين زاده گوهری، دانشجو دکتری، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، رشته برق، طلای المپیاد ریاضی جهانی ۱۳۷۹
- امید امینی، محقق, اکول نورمال سوپریور پاریس، دکتری علوم ریاضی، طلا المپیاد ریاضی جهانی ۱۳۷۷
- علی امینی، مدیر گروه تحقیقاتی پیش بینی و بهینه سازی در آمریکا آنلاین، دکتری برق
- وحید انتظاری، پژوهشگر مرکز مطالعات پیشرفته ارتوپدی، دانشکده پزشکی هاروارد ، دکتری ارتوپدی
- شایان اویس قرن، دانشجوی دکترا دانشگاه استنفورد، رشته مدیریت، طلای المپیاد جهانی کامپیوتر۱۳۸۳ نقره المپیاد جهانی کامپیوتر ۱۳۸۲
- مریم اهری، رزیدنت، پزشک
- رضا ایمانی آسرایی، دانشجو دکتری دانشگاه بث انگلستان، رشته مهندسی مکانیک، طلا المپیاد فیزیک کشوری ۱۳۷۴
پریسا باباعلی، استادیار مهمان دانشگاه شهر نیویورک، دکتری ریاضی
وقتی همه سلطان بوديم!
گرچه دولت از ترس ادامه يافتن و حتی بالاتر گرفتن اعتراضات مردمی، به بهانه آلودگی هوا کشور را در حدود يک هفته تعطيل کرده بود؛ ولی باز بودند کسانی که فريب اين نيرنگ آشکار را نخورده و از تهران خارج نشدند. نرفتند تا در پنجشنبه ۱۸ تيرماه، باشکوه ترين سالگرد واقعه خونين حمله لباس شخصی ها به کوی دانشگاه را با حضور خود در خيابان های نزديک به ميدان انقلاب تهران گرامی بدارند. ياد ۱۸ تير که می رفت در روزمرگی و دلزدگی عمومی ايرانيان به دست فراموشی سپرده شود، مثل يک خون تازه از رگ های شهر جوشيد و به شکل مشت های گره کرده برابر ظلم و استبداد قد علم کرد.
عصر پنجشنبه کنترل بسياری از نقاط پايتخت از دست نيروهای سرکوبگر تا دندان مسلح خارج شد و مردم موفق شدند يک پيروزی تاريخی را در دفتر جنبش جديد خود ثبت کنند. صحنه هايی که در اين روز خلق شد، کم از آنچه در يک ماهه اخير رخ داده بود نداشت. هم باز خيل موتورسواران چماق دار و لباس شخصی های مسلح وحشيگری را به اوج رساندند و هم مردم، مردم و باز هم مردم بودند که حماسه آفريدند و زنان، نوجوانان و جوانان و حتی سالمندان با دست های خالی از شرف و حق مسلم خود دفاع کردند. پنجشنبه ۱۸ تير روزی بود که بعدها درباره اش به نسل های آينده خواهيم گفت: آن روز ما همه سلطان بوديم. خيابان ها پر بود از ما، ما مردم، که برابر گلوله های داغ و گرگ های قلاده بريده پا پس نکشيديم.
در خيابان جمالزاده يک گروه از موتورسواران به قصد ترساندن مردم، با چماق های بالا گرفته به سمت تجمع کنندگان هجوم آوردند. ولی وقتی با پايداری مردم (که مثل هميشه زنان در صف اول شان ايستاده بودند) مواجه شدند، از سر ناتوانی با سلاح کمری به سمت آن ها نشانه رفتند. يکی که روی موتور ايستاده بود و با کلت به سمت مردم نشانه می گرفت، با هو شديد مواجه و خوب خجالت زده شد. نه، ديگر حتی گلوله هم بر اين قهرمان ها کار گر نيست.
در چهار راه ولی عصر، گروه زيادی از مردم زير سقف يک ايستگاه اتوبوس بی.آر.تی جمع شده بودند. بين شان جوان کم ديده می شد؛ اغلب زن بودند و بچه و پيرمرد و پيرزن. نه شعار می دادند و نه حتی تحرک کوچکی. چه اتفاقی افتاد و چرا فرمانده گروهی از چماقدارها دستور داد به سمت اين زنان و بچه های بی دفاع حمله کنند؟ انگار که به يک گروه خطرناک رسيده باشند، اول با چماق به جان شان افتادند و بعد وقتی ديدند بيرون آمدن آن زنان و پيرترها که زير دست و پا افتاده اند طول می کشد، داخل ايستگاه اسپری فلفل زدند. از آن صحنه ها بود که تا به چشم خود نبينی محال است باور کنی... در ايستگاه زن و بچه بود که گريه می کرد و بيرون می ريخت. همه اشک می ريختند و روی زمين می نشستند و چندتايی هم آنقدر حال شان بد بود که دراز کشيدند کف خيابان. ناله و نفرين بود که به آسمان می رفت. راستی آن اسرائيلی ها که می گويند در غزه جنايت ها کردند، اگر اين صحنه ها را ببينند چه می گويند؟!
از ميدان انقلاب تا اين چهار راه، نيروهای پليس حکم مترسک را داشتند. در عوض تن گروهی از لباس شخصی ها کاورهايی پوشانده بودند که پشت شان نام پليس نوشته شده بود؛ اسم بدنامی برای پليس و شرف لگد مال شده اش! اين گروه در خيابان آزادی، انقلاب و خيابان ها و کوچه های اطراف دانشگاه در جنگ و گريزی بی امان با جوانان، گاه غالب می شدند و گاه مغلوب. و اين پيروزی های کوچک، مثل نجات و بيرون کشيدن يکی از زير ضربات وحشيانه باتوم های آن درندگان، چه شيرين بود.
در انتهای بولوار کشاورز پيرمردی که آمده بود تا التماس کند و پسرکی را از زير لگدهای دو لباس شخصی بيرون بکشد، با حمله آن ها مواجه شد. دست پيرمرد را پيچاندند و انداختندش روی کاپوت ماشينی و زدند، دوتايی زدند... نه، با زبان التماس نمی شود با اين درنده ها سخن گفت. ديگر تاب تماشا و عافيت طلبی نبود. مردم حمله کردند؛ زن ها، دختران نوجوان، مردانی که به غيرت شان برخورده بود. آن وقت تماشايی بود فرار گرگ های زخم خورده ای که حالا فهميده ايم سخت از اتحاد ما می ترسند، از ما مردم می ترسند.
۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه
دادگاه اروپا تحريم بانک ملی لندن را تاييد کرد
روز پنجشنبه، ۹ ژوئيه (۱۸ تير)، شعبه دوم بخش بدوی دادگاه اروپا، مرجع رسيدگی به اختلافات حقوقی در اتحاديه اروپا، دادخواست بانک ملی لندن برای صدور حکم آزاد کردن دارايی های مسدود شده بانک را ناموجه خواند و به اين ترتيب، تصميم کشورهای عضو اتحاديه اروپا در وضع تحريم عليه اين بانک را مورد تاييد قرار داد.
ارجاع شکايت بانک ملی لندن به دادگاه اروپا پس از رد دادخواست مشابهی در دادگاه عالی لندن در سال گذشته صورت گرفت که طی آن، وکلای بانک ملی لندن از اين دادگاه خواسته بود تصميم دولت بريتانيا در تحريم بانک را غيرقانونی اعلام کند.
قضات دادگاه عالی بريتانيا به عدم صلاحيت خود در رسيدگی و صدور رای در اين زمينه رای دادند و به بانک ملی لندن توصيه کردند که شکايت خود را در دادگاه اروپا، مرجع رسيدگی به شکايات عليه اقدامات مرتبط با اتحاديه اروپا، مطرح کند.
بانک ملی لندن در دادخواست خود به دادگاه اروپا استدلال کرده بود که به عنوان يک موسسه مستقل، نبايد مشمول تحريم های بين المللی عليه بانک ملی ايران، وابسته به دولت جمهوی اسلامی، شود.
در ماه ژوئن سال گذشته، اتحاديه اروپا بانک ملی ايران و تمامی زير مجموعه های آن را به دليل آنچه که حمايت مالی از فعاليت های هسته ای جمهوری اسلامی خواند مشمول تحريم هايی قرار داد.
تحريمهای بين المللیاين اقدام در راستای اجرای قطعنامه های مصوب شورای امنيت سازمان ملل متحد صورت گرفت که تحريم های بين المللی را عليه جمهوری اسلامی به دليل ادامه برخی فعاليت های هسته ای اين کشور وضعی کرده است.
وکيل بانک ملی لندن در جلسه دادگاه عالی بريتانيا گفته بود که هيچ مدرکی حاکی از حمايت موکل او از فعاليت های هسته ای وجود ندارد و نمی توان دارايی های اين بانک را صرفا به دليل تحريم بانک ملی ايران مسدود کرد.
دادگاه اروپا در رای روز پنجشنبه خود ضمن رد دادخواست بانک ملی لندن گفته است که تصميم به مسدود کردن دارايی های اين بانک را مورد تاييد قرار می دهد.
در رای دادگاه آمده است که "مسدود کردن دارايی های موسسات تحت مالکيت يا مديريت نهادهای مرتبط با فعاليت در زمينه تکثير جنگ افزارهای اتمی اقدامی ضروری و مناسب است تا به اين وسيله، کارآيی اقداماتی که در راستای محدوديت اين گونه فعاليت های صورت می گيرد افزايش يابد."
بانک ملی ايران در لندن با نام Bank Melli Plc (بانک ملی سهامی عام) و به عنوان يک شرکت مالی مستقل در بريتانيا به ثبت رسيده و کار خود را با در اختيار گرفتن دارايی های شعب بانک ملی ايران در لندن از ژانويه سال ۲۰۰۲ آغاز کرد.
اين بانک خود را از نظر عملياتی مستقل معرفی کرده اما گفته است که از زيرساخت ها و امکانات گسترده بانک ملی ايران برخوردار می شود.
بانک ملی لندن در سال ۲۰۰۶ شعبه ای را در هنگ کنگ تاسيس کرد.
تحريم های سازمان ملل و محدوديت هايی که بسياری از کشورهای غربی از دو سال پيش در مورد فعاليت موسسات مالی ايرانی و مرتبط با ايران به اجرا گذاشته اند، روابط مالی بين المللی اين کشور با مشکلات قابل توجه مواجه شده و هزينه معاملات تجاری با خارج را افزايش داده است.
تهدید تجمعکنندگان ۱۸ تیر به برخورد شدید
فراخوانی که طی روزهای گذشته از طریق فیس بوک، پست الکترونیکی و سایتهای اینترنتی منتشر شده، مردم را به «راهپیمایی سکوت» در روز ۱۸ تیر دعوت کردهاست.
مرتضی تمدن، استاندار تهران میگوید: «اگر افراد معدودی بخواهند با گوش دادن به فراخوان شبکههای ضد انقلاب، تحرک ضد امنیتی داشته باشند زیر گامهای مردم هوشیار ما له خواهند شد.»
وی به خبرگزاری فارس گفتهاست که هیچ گونه درخواست مجوزی برای این راهپیمایی ارائه نشدهاست.رئیس شورای تأمین استان تهران معتقد است: «دشمنان ملت از آرامش ایجاد شده پس از فتنهگریهای بعد از انتخابات عصبانی هستند و تلاش دارند از طریق شبکههای بیگانه، ضد انقلاب و بدنام به آرامش موجود لطمه بزنند.»
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده کل نیروی انتظامی ایران نیز با اعلام اینکه هیچ مجوزی برای راهپمایی ۱۸ تیر صادر نشده، گفت: «فکر هم نمیکنم راهپیمایی در این روز برگزار شود.»
وی در عین حال اضافه کردهاست که با افرادی که در این روز اقدام به تجمع یا راهپیمایی کنند «به شدت» برخورد خواهد شد.
هجدهم تیرماه، سالگرد حمله نیروی انتظامی و لباس شخصیها به کوی دانشگاه تهران واقع در امیرآباد شمالی است. در پی تحصن اعتراضآمیز دانشجویان کوی دانشگاه تهران در اعتراض به توقیف روزنامه سلام، با ورود نیروی انتظامی به این کوی، این تحصن به خشونت کشیده شد.
ویدیو سخنرانی محسن مخملباف در پارلمان اروپا 17 تیر 88
این جلسه در تارخ چهارشنبه 8 جولای 17 تیر و یکروز زودتر از از جلسه پارلمان اروپا تشکیل شده بود.
http://www.youtube.com/watch?v=d1Af6yTJ-Kc
http://www.youtube.com/watch?v=6tY5tH7Rga4
بيانيه شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت در دهمين سالروز کوی دانشگاه
همه جا سايه وحشتهمه جا چکمه قدرتگلوی هر قناری رابريدند از سر نفرت
امسال در شرايطی دهمين سالگرد فاجعه کوی دانشگاه فرا می رسد که درکوی دانشگاه تهران امسال در روزهای ۲۴ و ۲۵ خرداد فجايعی به مراتب بزرگتر خلق شد و در سراسر کشور در يک ماه اخير حماسه ها وفجايعی به مراتب بزرگتر از ۱۸ تير ۷۸ را شاهد بوده ايم. اين روزها سرزمين ما ديگر تنها سوگوار شهيدان عزت ابراهيم نژاد و اکبر محمدی نيست ؛ چرا که داغدار نام های بسياری چون ندا آقاسلطان ،کيانوش آسا ، مصطفی غنيان ، ناصر اميرنژاد و ... شده ايم که در خرداد و تير ۸۸ خون پاکشان بر سنگفرش خيابانهای شهرمان جاری شده است.
در ماهی که گذشت شاهد برگزاری سوگواره انتخابات رياست جمهوری دهم و بی توجهی کامل به آرای مردم همراه با سرکوب شديد اعتراضات آرام، مدنی و مسالمت آميز جنبش سبز ملت ايران بوديم تا آخرين گامهای پروژه تدفين جمهوريت نظام تکميل شده و انتخابات و رای مردم در ساختار سياسی ايران کاملا بلاموضوع شود.با اين حال مقاومت تمام عيار مردمی در برابر اين کودتای نرم انتخاباتی خواب آشفته کودتاچيان را بر هم زد تا الله اکبرهای شبانه مردم کابوس هر شب آنها شود و دريابند که اگرچه در ظاهر حرف خود را بر کرسی نشانده اند، اما آتشی در زير خاکستر نهان شده که سرانجام روزی سربلند خواهد کرد.دفتر تحکيم وحدت با اعلام حمايت از آقايان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش سبز ملت ايران از حاکمان می خواهد که اگرچه بسيار ديرهنگام اما تا زمانی که هنوز فرصت ها به طور کامل از دست نرفته به خواست مردم گردن نهاده و با ابطال انتخابات و برگزاری دوباره آن ، راه را برای اصلاح مسالمت آميز امور باز کنند.همچنين اعتراض شديد خود را به بازداشت گسترده دانشجويان و فعالان سياسی که اخبار نگران کننده ای از وضعيت نگهداری آنها و تلاش برای اخذ اعترافات ساختگی از آنها به گوش می رسد، اعلام می کنيم و خواهان آزادی هرچه سريعتر اين افراد هستيم.الملک يبقی مع الکفر و لايبقی مع الظلمحکومت با کفر می ماند اما با ظلم هرگز!
اتحاديه انجمن های اسلامی دانشجويان دانشگاههای سراسر کشوردفتر تحکيم وحدت
۱۸ تير ۱۳۸۸
۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه
سخنان محسن مخملباف در پارلمان اروپا در روز ۱۷ تير
خانم ها و آقايان. نمايندگان محترم
من به عنوان يک ايرانی ، يک هنرمند و نماينده مردمی که به خاطر دمکراسی در ايران کشته می شوند در اين جا حضور دارم تا از شما بپرسم:
" اگر سرنشينان هواپيمايی توسط يک هواپيما ربا به گروگان گرفته شوند، آيا دولت های جهان هواپيما ربا را به رسميت می شناسند يا مسافران گروگان گرفته شده را؟ آيا ملت ها و دولت های جهان اعلام خواهند کرد که اين يک مسئله داخلی است بين مسافران و هواپيما ربا و يا آن که برای نجات مسافران اقدام خواهند کرد؟ما ملت ايران امروز توسط دولت احمدی نژاد و خامنه ای به گروگان گرفته شده ايم.و از شما ملت ها و دولت های جهان می خواهيم گروگانگيران ما را به رسميت نشناسيد."
احمدی نژاد تنها کودتايی عليه دمکراسی در ايران نيست. او در قدم بعدی صلح جهان را به مخاطره می اندازد. اگر امروز کشتار مردم ايران را بر او ببخشيد،فردا با کشتار مردم جهان توسط او چه خواهيد کرد؟
تصور نکنيد که جنبش مردم ايران با سرکوب ،کشتار، زندان وشکنجه به پايان رسيد.جنبش ما عليه دولت کودتا، ديگر بخشی از زندگی روزمره مردم ما شده است. شما خواهيد ديد که مردم ايران با مخالفت مدنی خود و با مبارزات غيرخشونت آميز خود اين دولت را در نهايت ساقط خواهند کرد.
شما می دانيد که: ده ها نفر را کشته اند.هزاران نفر را دستگير و شکنجه کرده اند.و خبرنگاران حتی خبرنگاران خارجی را دستگير کرده اند. رجال سياسی معترض به تقلب و ديکتاتوری را دستگير کرده اند، حتی به کارمندان محلی سفارتخانه ها که کارشان همان است که کارمندان سفارت خانه های جمهوری اسلامی رحم نکرده و آن ها را دستگير کرده اند.هر کس با يک راديو و يا تلويزيون، يا نماينده يک رسانه غيردولتی مصاحبه کند در خطر است. مردم ايران حق دارند به جهان نگاه کنند و کسانی را که با اين دولت کودتا همکاری می کنند و به تداومش ياری می رسانند دشمن خود بدانند. مردم ايران نبايد فدای نفت خود شوند که تا هست و تا نياز به مصرف آن در جهان هست، دولت های ديگر به خود حق می دهند با کليددارش مذاکره و معامله کنند.
خشمی که نسل گذشته ايرانيان از آمريکا و بريتانيا داشت به خاطر کودتای ۲۸ مرداد و همکاری با دولت کودتايی بود. اين خشم بيش از نيم قرن مانع از آن شد که ايرانيان با غرب دوست باشند، و به حکومت عوام فريب ايران فرصت داد با استفاده از همين خشم بر آنان حکومت کنند و جهان متمدن را هم از يک متحد با فرهنگ محروم کرد.
کاری نکنيم که باز هم نسل های آينده ايرانيان به همين چشم به اروپا نگاه کنند. به مردم ايران پيام برسانيد که جهان امروز جهانی انسانی است که همه مردم جهان از درد هم باخبرند و هيچ عاملی نمی تواند آن ها را نسبت به درد همديگر بی اعتنا کند.
مردم ايران خود تکليف کودتاگران را روشن خواهند کرد، از دولت های اروپائی توقع اسلحه و کمک های مادی ندارند اما اين انتظار که دولت کودتارا دوست و شريک خود ندانند به نظر نمی رسد چندان انتظار غيرمعمولی باشد.
مردم ايران يک بند سبز به مچ خود بستند و يک شعار هم بيشتر نداشتند رای ما را اعلام کنيد نه رای خودتان را. و به همين اتهام الان زير شکنچه و در زندانند. آيا شما آسوده و ساکت خواهيد ماند تا با پول حاصل از فروش نفت باز هم دولت احمدی نژاد مردم ايران را شکنجه کند و برای تمام منطقه تروريست پرورش دهد و ديگران را با موشک تهديد کند.
سخنم را با خلاصه ای از آن چه آقای موسوی در بيانيه های خود منتشر کرده اند ادامه می دهم.: "اعلام نتيجه انتخابات ايران بهت آور است. مردمی که رای داده اند خود می دانند که به احمدی نژاد رای نداده اند. مردم ايران آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بيايند تمکين نخواهند کرد. آنها ابتدا با استفاده بی حساب از امکانات دولتی برای تبليغ احمدی نژاد کوشيدند. سپس با تقلب گسترده رای مردم را وارونه نشان دادند. بعد با باتوم و شوک الکتريکی به جان اعضای ستاد اين جانب افتادند. بعد به جای اجازه راه پيمائی قانونی به مردمی که احمدی نژاد را رئيس جمهور مشروع نمی دانستند ،فضای کشور را نظامی کردند و با حالتی کودتاگونه ،با تيراندازی در خيابان ها به صورتی دلخراش گروهی از مردم را کشتند، هزاران نفر را زخمی، دستگير و شکنجه کردند و حتی نام و نشان شهيدان، مجروحان و بازداشت شدگان را به خانواده های آن ها اطلاع ندادند. تمامی رسانه هايی که از طريق آنان ارتباط اين جانب با جامعه برقرار می شد را مسدود کردند و حتی اگر کسی به نشانه اعتراض پارچه سبزی به دست خود بست را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آن ها از من خواستند از حق شخصی خود بگذرم. مسئله انتخابات، مسئله شخصی من نيست و من نمی توانم بر سر حقوق و آرای پايمال شده مردم ، معامله يا مصالحه کنم. آن چه اتفاق افتاده است فراتر از تحميل يک دولت ناخواسته به ملت، که تحميل نوع جديدی از زندگی سياسی بر کشور ايران است. به طور خلاصه وضعيت امروز ايران اين است:رای های دزديده شده، دولتی بی مشروعيت سياسی، مردمی مورد ستم و اهانت قرار گرفته، جوانانی زخمی و دستگير و شکنجه شده،خون هايی به زمين ريخته شده، قلم هايی شکسته،روزنامه هايی بستهو فضای امنيتی و کودتاگونه و بی اعتمادی تلخ و گسترده مردم."
ما اعلام می کنيم که:
۱- اکثريت جامعه ايران که اين جانب ميرحسين موسوی نيز يکی از آنان هستم مشروعيت سياسی دولت ايران را نمی پذيريم. و از مردم جهان می خواهيم که همراه مردم ايران دولت غير مشروع احمدی نژاد را به رسميت نشناسند.
۲- ما خواستار جلوگيری از برخوردهای نظامی و امنيتی دولت غير مشروع ايران هستيم. و ازملت ها و دولت های آزاد و سازمان های سياسی و مدافعان حقوق بشر در جهان می خواهيم تا با حمايت از مردم ايران مانع از ادامه کشتار، دستگيری و شکنجه مردمی شوند که به خاطر رای دادن برای تعيين سرنوشت خويش سرکوب می شوند
کتاب شخصیت های زمان ظهور
نام کتاب ” شخصیت های زمان ظهور” است . این کتاب در حجم بالا در کتابخانه های مساجد و پایگاههای بسیچ موجود است. و فقط منحصر به این یک مورد نیست . کتاب های دیگری نیز در اختیار ما هست که آقای خامنه ای را به سید خراسانی تشبیه می کنند و اینها همه از سوی شاگردان موسسه مصباح یزدی تهیه میشوند.
۱۳۸۸ تیر ۱۶, سهشنبه
شبکه پیامک به طور ناگهانی قطع شد
خدمات پیام کوتاه (اس.ام.اس) از چهارشنبه هفته گذشته در تهران و از یک هفته پیش از آن در شهرستانها وصل شده بود.
خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از مقامی که نخواسته نامش فاش شود، علت قطعی شدن ناگهانی خدمات پیام کوتاه را «احتمالا اشکالات فنی» اعلام کرد.
اين مقام آگاه در وزارت ارتباطات گفته است که کارشناسان این وزارتخانه در حال رفع اشکال پيش آمده هستند و ممکن است کار آن تا چند روز طول بکشد.
مسئولان شرکت مخابرات و نهادهای دیگری که احتمالا در تصمیمگیری قطع سرویس پیامک دخالت داشتهاند، درباره علت قطع شدن این شبکه برای دوبار در مدت کمتر از یک ماه به مشترکان توضیحی ندادند.
قطع دوباره شبکه پیامک در آستانه سالروز 18 تیر، گمانههایی از ارتباط آن با گسترش دامنه اعتراضات مردمی ایجاد کرده است.
براساس اصل 25 قانون اساسی، بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش كردن مكالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلكس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.
هفته گذشته کارشناسان مخابرات اعلام کردند اپراتورهای تلفن همراه تنها درمدت 16 روز قطعی پیامک، حدود 14 میلیارد تومان زیان دیدهاند.
مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی و میرحسین موسوی روز دوشنبه با یکدیگر ملاقات کردند
به گزارش قلم نیوز، در این ملاقات در مورد مسایل سیاسی روز کشور به ویژه پیآمدهای انتخابات و اعتراضات مردم صحبت شد.
در این جلسه به شدت از حمله به مردم بیگناه و حمله به خوابگاه ها و منازل مردم انتقاد شد و نمونههای بسیار تکاندهندهای از وحشیگریهای لباسشخصیها که با حمایت قوای امنیتی صورت گرفته، ذکر شد و با اشاره به شهادت هموطنانی که تنها جرمشان اعتراض به تقلبات انتخاباتی بوده، گفته شد که مردم حرکت های مسالمت جویانهای داشته اند و یک راهپیمایی چند میلیونی خودجوش را با آرامش و نظمی فوقالعاده اداره کردند که با اندک تدبیر و اعتنا به حق آنها و بیزاری جستن از دروغ و بیاحترامی به مردم امکان داشت جریان امور به یک بحرانی ملی تبدیل نشود.
در این جلسه با اشاره به سخنان تأسفبار خطیبی از منبر نماز جمعه که اقدامی خلاف قانون و خلاف شرع و ضدبشری چون اعترافگیری را تأیید کرده بود، گفته شد که این نوع رفتارهایی است که اعراب جاهلی با عمار یاسرها داشته اند و جای تعجب است خطیبی که خود باید حافظ ارزش های اسلامی باشد به این رفتار اذعان و افتخار نماید.
کروبی، خاتمی و موسوی با تأکید بر ضرورت پایان یافتن فضای فوق امنیتی موجود، ادامه این وضع را تنها به سود افراطی شدن حرکت های سیاسی دانستند و گفتند: باید بلافاصله موج بیحاصل دستگیری ها خاتمه یابد و کسانی که پیش از این بدون ارتکاب کمترین گناهی محبوس شده اند، آزاد شوند و نیروهای نظامی و امنیتی به پایگاه های خود بازگردند.
در پایان این جلسه دکتر علیرضا بهشتی، دکتر مقدم، مهندس الویری و دکتر امینی به عنوان نمایندگان موسوی و کروبی برای پیگیری امور مربوط به دستگیرشدگان و خانواده شهدا و آسیبدیدگان تعیین شدند.
۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه
ليست كشورهايي كه به احمدينژاد تبريك گفتند
پدر داماد احمدی نژاد: ديگر فرزندی به نام مهدی ندارم
2 - بنده از فرزندم مهدي خورشيدي آزاد اعلام برائت مينمايم و فرزندي به نام مهدي ندارم. 3- از آقاي احمدينژاد حقيقتا متشكرم كه فرزندي با ادب و متدين تحويل ايشان دادم اما كسي را تحويل من داد كه از هيچ اتهامي حتي عليه پدرش خودداري نمينمايد و اين اقدام خيلي سخت و دردآور را انجام دادم تا فرزندان اين آب و خاك بدانند اسلام براي والدين احترام زيادي قائل است و اگر كسي آق والدين شد بايد به خدا پناه ببرد.
4 - به كساني كه از آبروريزي مردم لذت ميبرند توصيه ميكنم دست از شيطنت بردارند. شما كه نميدانيد شهيد دادن و دردمند بودن و تير و تركش خوردن يعني چه و روي خوان سفرهاي نشستهايد كه حاصل خونهاي ما و برادرانمان است. حداقل حرمت آنها را نگه داريد
برای روز پدر
مانند هر سال روز پدر فرا رسیده و فرزندان و همسران در تدارک برگزاری یک جشن کوچک خانوادگی برای پدران هستند، اما آیا امسال روز پدر برای همه یکسان است؟
برای آنانی که اکنون هفته هاست در سلول های انفرادی اند و دست شان از دنیای اطراف کوتاه و در آرزوی دیدن فرزندانشان؛
برای آنان فرزندانی که روزهاست در حسرت دیدار پدر چشم به در دوخته اند تا شاید بعد از هفته ها به خانه باز گردد؛
برای آن کودکان خردسالی که هر روز بهانه نبود پدر را می گیرد؛
برای آن پدرانی که هفته هاست در آرزوی دیدن روی فرزند دربندشان هر روز راهی اینطرف و آن طرف می شوند تا خبری از دلبندشان بگیرند؛
و برای آن همسرانی که روزهاست دل نگران مرد خانه شان هستند که چه اتفاقی ممکن است برای پدر فرزندانشان در سلول های تاریک اوین بیافتد؛
برای فرزندان سعید حجاریان که هر روز دل نگران حال پدر چشم انتظار هستند تا شاید خبری برسد، برای فرزندان میردامادی، امین زاده، رمضان زاده، تاج زاده، صفایی فراهانی، تاجرنیا، شیرکوند، طباطبایی، خدایاری، سلیمانی، رمضان پور، نبوی، عطریانفر، جواد امام، نوروزی، آقایی، خانجانی، ابطحی، سلطانی، زیدآبادی، مومنی، لیلاز، کامبیز نوروزی و بسیاری پدران دیگر که این روزها بی نام و بی گناه در بندند و تنها جرمشان آزادی خواهی و دمکراسی بوده است.
برای پدران و همسرانی که چشم هایشان به درها دوخته شده تا دلبندشان بازگردد، برای عباس کوشا، سعید نورمحمدی، حمزه غالبی، رضا همایی، زویا حسنی، سعیده کردی نژاد، امیر حسین رحیمی، مرتضی اوسطی، امیر حسین مهدوی، محمدرضا جلایی پور، سمیه توحیدلو، محمد قوچانی، عماد بهاور، عبدالرضا تاجیک، مهسا امرآبادی، ژیلا بنی یعقوب، بهمن احمدی و .... که به جرم تلاش برای رساندن ایران به فردای بهتر امروز از عمر عزیزشان هزینه می دهند.
هیچکدام از این یاران در بند فکر نمی کردند که شاید روز پدر امسال را بایستی با خاطرات فرزندان و همسران و پدرانشان بگذرانند و تنها فکر و ذکر و یادشان در این بود که ایرانی بسازند لایق ایرانی و همگی حتی به مخیله خود راه نمی دادند که تا روز 22 خرداد برای این کشور تلاش کنند و در روز پس از آن به اتهاماتی واهی و خیالپرداز گونه در محبس باشند.
همیشه برای همه دربندانی که جرمشان آزاد اندیشی است دعا کنیم: اللهُمَ فكِّ كُلِ أَسير
الهی آمین
نامه دردناک دختر سعید حجاریان به آیت الله العظمی بیات زنجانی
۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه
ادعای بیشرمانه فارس: ستادهای موسوی بر اساس شهوت شکل گرفته بودند
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در ادامه داستانسراییها و خیالبافیهای چند هفته اخیر رسانههایی همچون فارس و جوان، خبرگزاری فارس امروز ظاهرا به افشای پشت پرده ستاد دختران نسل فیروزهای پرداخت.
این خبرگزاری در بخشی از تحلیل بیشرمانه خود که «ظاهرا» در یک وبلاگ منتشر شده اما این خبرگزاری بدون ذکر این نکته که گاها در خبرهایی از این دست یادآور میشود که این تحلیل موضع فارس نیست، نوشت:
ستادهای سازمان مجاهدین و مشاركت كه فقر كادر و نیروی انسانی طراح در اطرافیان موسوی، كار سازماندهی را برعهده گرفته بودند، عناصر اصلیشان در انتخابات نهم در قالب ستادهای معین گرد هم آمده بودند، مطالعه و تحلیل بر روی مكانیزم رأی آوری دكتر احمدینژاد در انتخابات سال 84 در مردمی كردن انتخابات و "تبلیغات چهره به چهره " و 3 سال مطالعه بر روی "انقلابهای مخملین " و همچنین مطالعه بر روی نحوه سازماندهی در "شبكه های گلدكوئست و شركت های هرمی " و همچنین نحوه سازماندهی در "سازمان منافقین " در ابتدای انقلاب باعث شده بود تا در طول این 3 سال، كار شناسایی و سازماندهی سرشاخه ها به آرامی بر 2 مبنا صورت بگیرد:
1 - تشكیل سازمان رأی و شناسایی سرشاخه ها بر مبنای جذب چهره به چهره و هر نفر یك ستاد
2 - سازماندهی بر اساس تیم سازیهای كوچك و تشكیل تیم های مختلط با حضور دختران و پسران و استفاده از جاذبه شهوانی برای فعالیت و پایداری بیشتر تیمها
با چنین نگاهی بود كه اولویت كاری در ستادها حول محور سازماندهی دختران فیروزه ای قرار گرفت. در وهله اول جذب دختران فعال در دانشگاهها و بهخصوص دانشكده های هنر و معماری دانشگاههای تهران و همچنین خبرنگاران روزنامهها و خبرگزاریها در دستور كار قرار گرفت. این دختران پس از معرفی به ستاد مركزی و طی دوره ای خاص و پس از اطمینان خاطر به ستاد اصلی سازماندهی معرفی می شدند.
تیمهای 3 تا 5 نفره مختلط نوعاً با حضور یك یا دو نفر از این دختران نوعاً جذاب شكل می گرفت. فضای صمیمی و آزاد حاكم بر ستاد مابین دختران و پسران و میزهای دایره ای كه در آن دختران و پسران با یكدیگر دست داده و ساعتها به صحبت و.. می پرداختند، زمینه جذب خوبی از دید آنان بود.
تیمها با سرشاخههای مشخص به میادین، خیابانها و محلههای مشخص با وسایل نقلیه در اختیار گذاشته شده، اعزام شده و در آنجا با بحث با مردم به یارگیری از میان همراهان میپرداختند. در حالی كه برای همه این دختران، تلفنهای همراه ایرانسل خریداری شده و كارت ویزیت با نام مستعار تهیه شده بود، دختران تنها كارتهای ویزیت خود را در اختیار جوانان همراه قرار میدادند.
هزینه برنامه های مداوم كوهپیمایی، سینما و هزینه های جانبی دیگر! در طول روز از سوی ستاد پرداخته می شد و به دختران گفته می شد هر فرد باید حداقل 10 پسر را جذب نماید. توصیه و تأكید بر جذب افراد از كارگر و جوان و... با اصطلاح "روابط عمومی بالا " تأكید مستمر ستاد است.
برای تمامی افرادی كه قصد عضویت در ستاد را داشتند، كارت عضویت عادی صادر شده و در صورت 4 بار حضور در برنامههای خیابانی و گزارش آن توسط سرتیم مربوطه، فرد كارت عضویت فعال دریافت نموده و مابین 50 تا 100 هزار تومان روزانه دریافت میكرد. هزینههای سرسام آور برای یك ستاد كه یكی از آقازادههای معروف آن را در حدود 800 میلیارد اعلام كرده بود. رشد در سلسله مراتب تا رسیدن به مرحله سرتیمی با گرفتن ستارههای مختلف ادامه می یافت.
تبدیل ستادها و خیابانها به جشن پارتیهای بی دردسر كه نمونه هایی از آن در طرح زنجیره انسانی از راه آهن تا تجریش دیده شد، محل مناسب و بدون دردسری برای دختران و پسران برای ارتباط گیری و... بود.
تبلیغ بسیار پرحجم و مداوم احتمال تقلب كه پس از مناظره احمدینژاد با موسوی شدت گرفته بود و همچنین انتشار گسترده نظرسازیهای ساختگی با اختلاف آراء 30 درصدی بهصورت روزانه میان شبكه و ایجاد تنفر از حامیان احمدینژاد و غرق شدن دختران و پسران در روابط عاطفی سنگین، گلخانه ای از اقلیتی را تشكیل می داد كه خود را اكثریت و سراسر ایران را همانند بالا شهر تهران می پنداشت و خود را مهیای هر كاری كرده بود.»
گفتنی است این تحلیلهای بیشرمانه، ضداخلاقی و ضد اسلامی در حالی به طور مرتب از سوی رسانههای مدعی اصولگرایی به راحتی منتشر میشود که مسئولان مربوطه سخت در حال سانسور مطالب روزنامههای اصلاحطلب و فیلتر کردن سایتهای اصلاحطلب هستند.
تاریخ انتشار: ١٤ تير ١٣٨٨
ساعت: ١٣:١٧
کد خبر: ١٥٩١